زندگی.........best life

شانه ات مجابم میکند در بستری که عشق ، تشنگی ست زلال شانه هایت همچنانم عطش میدهد در بستری که عشق مجابش کرده است

زندگی.........best life

شانه ات مجابم میکند در بستری که عشق ، تشنگی ست زلال شانه هایت همچنانم عطش میدهد در بستری که عشق مجابش کرده است

کوروش بزرگ

فصل اول

کوروش بزرگ (529-576 پیش از میلاد )
همچنین معروف به کوروش دوم نخستین شاه و بنیان گذار دودمان شاهنشاهی هخامنشی است
شاه پارسی ، بخاطر بخشندگی ، بنیان گذاشتن حقوق بشر ،
پایه گذاری نخستین امپراتوری چندملیتی و بزرگ جهان ، آزاد کردن برده ها
و بندیان ، احترام به دین ها و کیش های گوناگون ،گسنرش تمدن و غیره
شناخته شده است .
درباره کوروش تمام مورخان توافق دارند که :
شاهی بود باعزم،خردمند و مهربان که در موارد مشکل به عقل بیش از قوه
متوسل میشد و برخلاف پادشاهان آشور و بابل،با مردم مغلوب رئوف و مهربان بود.
جنگ و بوی خون اورا برخلاف فاتحان دیگر مغرور نکرد
و رفتار او با پادشاهان مغلوب لیدیه و بابل سیاست تسامح او را بخوبی
نشان میدهد . با پادشاهان مغلوب باندازه ای مهربانی میکرد که آنها دوست کوروش شده و
در مواقع مشکل به او یاری مینمودند. با مذهب و اعتقادات مردم کاری نداشت
بلکه برای جذب قلوب ملل آداب مذهبی آنان را محترم می داشت .
شهرها و ممالکی که تحت تسلط او درمی آمدند هیچگاه در معرض قتل و غارت
واقع نمی شدند . آنچه درباب وی برای مورخ جای تردید ندارد،قطعا این است که
لیاقت نظامی و سیاسی فوق العاده در وجود او،با چنان انسانیت و مروتی
درآمیخته بود که در تاریخ پادشاهان شرقی پدیده ای به کلی تازه به شمار میامد .
کوروش از ذکر عناوین و القاب احتراز داشت، در کتیبه هایی که از او مانده،این غبارت ساده خوانده میشود
: من کوروش شاه هخامنشی هستم. حال آنکه شاهان دیگر خود را خدا میخواندند .
دندمایو میگوید : به نظر میرسد کوروش به سنت و ادیان سرزمینهای فتح شده
احترام میگذاشت .
پارسی ها اورا پدر ، روحانیون بابل او را برگزیده مردوک ،یهودی ها او را مسیح فرستاده شده
از جانب یهود و یونانیان او را فاتحی بزرگ و سیاستمداری باهوش میدانستند.
گزنفون در کوروش نامه ،اورا حکمرانی آرمانی و ایدئال توصیف میکند .
هرودوت میگوید :که یونانیان او را سرور و قانون گذار مینامیدند .
نام کوروش در زبانهای گوناگون باستانی به گونه های مختلف نگاشته شده است :
kurus : پارسی باستان
ku-rash :در کتیبه های عیلامی
ku-ra-ash :در کتیبه های بابلی
k poc : در زبان یونانی باستان
koresh :در زبان عبری
cyrus : در زبان لاتین
در منابع اسلامی : کیرش - کورش - کی آرش
--------- -------- ------------ ----------- ---------
تبار نامه کوروش بزرگ
به گفته هرودوت ، کوروش نسب شاهانه داشته است . هرودوت و گزنفون گزارش داده اند که
کوروش حاصل ازدواج کمبوجیه یکم و ماندانا دختر پادشاه قدرتمند ماد، آستیاگ که
پایتخت حکومتش در اکباتان بوده است .باستان شناسان امروزی این روایت را معتبر میدانند که
تبار کوروش از جانب پدرش به پارس ها میرسد که برای چندین نسل بر انشان ( انزان )
و عیلام ( شمال خوزستان کنونی ) حکومت کرده بودند .
کوروش درباره خاندانش برسفالینه استوانه ای شکلی ، محل حکومت آنها را نقش کرده است
اینکه چه وقایعی روی داده که پارس ها عیلام را تسخیر نموده و شاخه ای از سلسله
هخامنشی را درآنجا برقرار کرده اند ،معلوم نیست .احتمال میرود که پس از آنکه
آشور بنی پال در سال 645 پیش از میلاد ،دولت عیلام را منقرض کرد،
پارس ها از فرصتی که در اثر جنگ بین آشور و ماد بدست آمده بود ،
استفاده کرده ، پادشاهی جدیدی را در انشان تاسیس کرده باشند .
هخامنش ، سرخاندان این دودمان است که در حدود 700 سال پیش از میلاد، می زیسته است.
پس از مرگ او ، فرزندش چا ایش پیش به حکومت پارس و انشان (انزان ) رسید.
بعد از فوت او سلسله هخامنشی دو شاخه شده و کوروش یکم شاه انشان و عیلام و
آریارامن شاه پارس شد. سپس پسران هرکدام ،به ترتیب :
کمبوجیه یکم شاه انشان و عیلام و آرشام شاه پارس بعد از آنها حکومت کردند.
کمبوجیه یکم با شاهدخت ماندانا ، دختر ایشتوویگو(اژی دهاک یا آستیاگ ) پادشاه ماد ،
ازدواج کرد و کوروش بزرگ نتیجه این ازدواج بود .
داریوش بزرگ در کتیبه بیستون نیز این مطلب را تایید میکند، زیرا
شاه مزبور میگوید :
من نهمین شاه از سلسله دوگانه هخامنشی هستم .(با حذف ویشتاسپ چون :
پدر داریوش بزرگ به عنوان شاه حکمرانی نکرده است ) .

// پایان فصل اول //