دیشب برای خاطره هامان گریستم...
در گوشه اتاقمان فـــراوان گـریستم..
با یاد لحظه های پر از عشق و زندگی...
بغضی مرا گرفت و چو باران گریستم...
آسان ز دست رفتی و تنهاترین شدم...
تنها برای خاطرت ای جان گریستم...
سخت است ای عزیز فراموش کردنت...
شاعر شدم برای تو آسان گریستم...
دیشب هوای چشم تو کردم دلم گرفت...
دیشب برای خاطره هامان گریستم.
سلام خوبین؟
چی شده؟ دنیا خراب شده؟
هیچ عشقی غیر عشق خودش به کسی نمیگه نفس
حالا کو آدمی که حالیش باشه
هروقت نفس کم میارم به عشقم میگم نفسسسسسسسسسس
هرچی عشقه فدایی ی تار موی تو
سلام عزیزم کجایی؟



چرا یاهو نمیای ؟ برات کلی آف گذاشتم بخون
وای خیلی دوست دارم داستانای تو رو بخونم باید خیلی جالب باشه دیگه بذار خو میخام بخونم
امشب منتظرم زود زود بیا
سلام مرسی نمیتونم بیام یاهو
سلام عزیزم خوبی؟
خسته نباشی انقدر کار کردی
امروز خوبه خوب استراحت کن برا فردا تو کار جا نزنی ههه
آهنگ وبلاگتو عوضش کن چرا نمی خای بفهمی؟اسمون به زمین نیمده خو پست ثابتتم عوض کن
سلام ..................... نمیتونم آهنگ وبم رو عوص کنم
نه آهنگ وبم و نه مطلب اولم رو تغییر میدم آخه اینها باید همیشه روی وبم باشه تا وقتی که دلم بگه تغییر بدم
سلام مثل همیشه از وبت لذت بردم از فیلترشکا نلاین که بسیار برام لازمه نیز بسیار ممنون خوشحال میشم به ما هم سر بزنی
این پست تقدیم شما
http://www.student1000.blogfa.com/post/374
سلامسلام
وبلاگ خوبی دارین.
خواستی تبادل لینک کنی خبرم کنم.
عنوان:وب مانی
لینک:http://www.PersianXchange.ir/
به لب های ساده ات بیاموز . . .
لب های وحشی هر هرزه ای لایق بوسه های آتشینت نیست . . .
کسی را ببـــــــــــــــــــــــــوس . . .
که حرمت بوسه را بداند و حداقل بخاطر بوسه هایت . . .
فردا که از کنارت رد شد . . .
با نیشخند نگوید
فاحـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــشه
قتی مریم رفت آرامش از دستهایم پر کشید
وقتی مریم رفت خورشید داشت غروب میکرد
وقتی مریم رفت دستهایم بوی سردی میداد
وقتی مریم رفت تنهایی به من سلام کرد
وقتی مریم رفت گرگها زوزه کشیدند
وقتی مریم رفت آسمان بی کسی بارید
وقتی مریم رفت گلهای باغچه خشکیدند
وقتی مریم رفت خوابهایم سیاه سفید شدند
وقتی مریم رفت آرامش رفت