زندگی.........best life

شانه ات مجابم میکند در بستری که عشق ، تشنگی ست زلال شانه هایت همچنانم عطش میدهد در بستری که عشق مجابش کرده است

زندگی.........best life

شانه ات مجابم میکند در بستری که عشق ، تشنگی ست زلال شانه هایت همچنانم عطش میدهد در بستری که عشق مجابش کرده است

با تو....تنها

بود عمری به دلم با تو که تنها بِنِشینم

کامم اکنون که برآمد بنشین تا بنشینم

پاک و رسوا همه را عشق به یک شعله بسوزد

تو که پاکی بِنِشین تا منِ رسوا بنشینم

بی ادب نیستم اما پی یک عمر صبوری

با تو امشب نتوانم که شکیبا بنشینم

شمع را شاهد احوال من و خویش مگردان

خلوتی خواسته ام با تو که تنها بنشینم

من و دامان دگر از پی دامان تو؟ حاشا!

نه گیاهم که به هر دامن صحرا بنشینم

آن غبارم که گرَم از سر دامن نفشانی

برنخیزم همه ی عمر و همین جا بنشینم

ساغرم، دورزنان پیش لبت آمدم امشب

دستگیری کن و مگذار که از پا بنشینم
نظرات 1 + ارسال نظر
فاطمه 1395,04,24 ساعت 21:47 http://fatii662.avablog.ir

بگذار سر بــه سینه ی من در سکوت ، دوست
گاهی همین قشنگ ترین شکل گفت و گوست

بگذار دست های تـــو با گیسوان من
سربسته باز شرح دهند آنچه مو به موست

دلواپس قضاوت مردم نباش ، عشق
چیزی که دیر می برد از آدم آبروست!

آزار می رسانــم اگـــر خشمگیــن نشو
از دوستان هرآنچه به هم می رسد ، نکوست

من را مجال دلخوشی بیشتر نداد
ابری که آفتاب دمی در کنار اوست

آغــوش وا کن ابر! مرا در بغـل بگیــر!
بارانی ام شبیه بهاری که پیش روست



م.عباسلو

سلام بانو....شبت زیبا .... مرسی بهم سرزدی ببخش که دیگه زیاد نمیام نت و کامنتهام رو چک نمیکنم....عذر میخوام اگه دیر شد .... خب سفر بودم و هزارتا کار روی سرم ریخته واقعا واسم سخت شده کاش ساده میگرفتیم و ساده میزیستیم و مث یه کودک ساده و ساده و صاف میبودیم
....و باز هم مرسی سرزدی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد