زندگی.........best life

شانه ات مجابم میکند در بستری که عشق ، تشنگی ست زلال شانه هایت همچنانم عطش میدهد در بستری که عشق مجابش کرده است

زندگی.........best life

شانه ات مجابم میکند در بستری که عشق ، تشنگی ست زلال شانه هایت همچنانم عطش میدهد در بستری که عشق مجابش کرده است

آرام اما .........

مهم نیست که شانه هایت تجسم است و آغوشت خیال!


همه ی یادت اینجاست نگاهت ... صدایت ... خنده هایت ...


دیگر چه می خواهم؟ هیچ!


دستانت را در دستهایم جا گذاشتی


 نگاهت را در نگاهم و خیالت را در خیالم



... و من آرامم ... آرام تر از همیشه