زندگی.........best life

شانه ات مجابم میکند در بستری که عشق ، تشنگی ست زلال شانه هایت همچنانم عطش میدهد در بستری که عشق مجابش کرده است

زندگی.........best life

شانه ات مجابم میکند در بستری که عشق ، تشنگی ست زلال شانه هایت همچنانم عطش میدهد در بستری که عشق مجابش کرده است

کاش میماندم

مهلت بده  میروم .....فقط پایت را بلند کن ....غرورم را جمع کنم 

من همین یک نفس از جرعه جانم باقیست 

آخرین جرعه این جام تهی را تو بنوش

وقتی دلت تنگ میشه و دلتنگی ت رو نمیتونی بهش بگی
وقتی تمام احساسش مال دیگری ست 
وقتی دستانش قفل میشود در دستان دیگری

و ای کاش نیامده بودم